آیا ایجاد هر شغلی را می توانیم کارآفرینی بنامیم ؟
در بسیاری از مواقع ممکن است افراد به صرف اینکه یک شغل و کسب و کاری را راه اندازی کرده اند چنین بیاندیشند که کارآفرینی کرده اند.
در حالی که به لحاظ مفهوم شناسی ، کارآفرینی با ایجاد شغل بسیار متفاوت است. اگر افراد تمایل دارند کارآفرینی کنند باید با این مفاهیم آشنا باشند تا بتوانند در مسیر خود به درستی گام بردارند. عمده ترین تفاوتی که کار آفرینی با ایجاد مشاغل دارد در این است که در کار آفرینی یک فکر و ایده جدید و خلاقانه ای وجود دارد که پایه و اساس ایجاد آن کسب و کار می شود. در صورتی که این ایده یا فکر به مرحله عملیاتی در بیاید می توانیم آن را کار آفرینی بنامیم.
بر اساس آموزش بازاریابی ، کار آفرینی با خطر کردن همراه است و ممکن است این ایده به نتیجه مطلوبی که مد نظر ما بوده است نرسد ، در حالی که در ایجاد اشتغال معمولاً برای خطر کردن و ریسک پذیری جایی وجود ندارد. در واقع می توانیم کار آفرین به فردی بگوییم که ایده هایی که در ذهن دارد را بدون در نظر گرفتن نتیجه آن بخواهد عملی کند. با اینکه تأکید می شود کار آفرین ایده های خلاقانه خود را عملی می کند بدون در نظر گرفتن خطرات و نتایج آن ولی نمی تواند هر محصولی را وارد بازار کند. به این معنی که محصول یا خدماتی که ایجاد می شود باید نیازی از مشتریان را برآورده کند. در واقع کار آفرین به این فکر می کند که چطور می تواند از طریق روشهای جدید و خلاقانه به بر طرف کردن مشکلات مشتریان کمک کند.
بنابراین صرف تولید یک محصول یا خدمات جدید و نو بدون اینکه تناسبی با نیاز مشتریان داشته باشد نمی تواند کار آفرینی محسوب شود. یک کار آفرین برای موفقیت در کسب و کار تازه و خلاقانه ای که راه اندازی می کند باید مهارتهای زیر را داشته باشد تا موفقیت خود را تضمین کند.
یک) داشتن پلن کاری
در هر کسب و کاری لازم است شما پلن و برنامه داشته باشید تا بتوانید مطابق با این برنامه به سمت هدف خود گام بردارید. اما از طرفی ، برنامه ریزی در کار آفرینی و مشاغل جدید و نو اهمیت بسیار بیشتری پیدا می کند چرا که اگر برنامه ریزی در این مسیر وجود نداشته باشد می تواند عامل متضرر شدن یک کسب و کار تازه تأسیس باشد. بنابراین ، لزوم برنامه ریزی در کسب و کارهای تازه و کار آفرینی ها چندین برابر مشاغل دیگر است.
دو) ارتباطات
از دیگر عوامل لازم برای هر کسب و کاری ، داشتن مهارتهای ارتباطی است. اگر مهارتهای ارتباطی یک کار آفرین بالا باشد می تواند با بخشهای مختلفی که مربوط به کسب و کارش هستند و افراد و شرکتهایی که می توانند به او کمک کنند یا شراکت داشته باشند را به راحتی با خود هماهنگ کند و از موقعیت آنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
سه) مهارتهای بازاریابی
مهارت بازاریابی می تواند موجب ارتقاء یا تنزل موقعیت هر کسب و کاری شود. هر محصول یا خدماتی که تولید می شود باید به خوبی به بازار و مشتریان معرفی شود تا بتواند جایگاه خود را پیدا کند. بنابراین یک کار آفرین باید بتواند محصول جدید و خلاقانه خود را به بازار معرفی کند و لزوم تولید چنین محصولی را به خوبی نشان دهد.
چهار) مدیریت و رهبری
هر کار آفرینی باید ویژگیهای رهبری و مدیریت را در خود تقویت کند تا بتواند گروهی را گرد هم آورد و همه آنها را در مسیر اهداف کسب و کار خود هماهنگ کند. همچنین با ویژگیهای مدیریتی است که یک کار آفرین موفق می شود همه کارکنان خود را به فردی دلسوز برای کسب و کار خود تبدیل کند.
بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، با توجه به مواردی که در بالا گفته شد به خوبی می توانیم به این نتیجه برسیم که ایجاد هر شغلی را نمی توانیم یک کار آفرینی به حساب آوریم زیرا اولاً باید در این کار یک خلاقیت و نو آوری وجود داشته باشد و نیاز بازار را بر طرف کند. دوماً یک کار آفرین باید ویژگیهای رهبری و مدیریت یک مجموعه را داشته باشد تا یک کار جدید را در مسیر اهداف کلی خود پیش ببرد.